گاهی نوع پوشش، مدل مو، موقعیّت اجتماعی، خنده، لبخند، اخم و گریه طرف مقابل، برای ما معنا دار است و حتّی گاهی ساعتها میتوان راجع به آن، گفت و نوشت؛ بنابراین همواره همه مطالبات، احساسات، ارتباطات و شناخت انسانها، به محتوای سخن آنها (یعنی لُبّ مطلبی که میگویند) ختم نمیشود.
حتّی یک محتوا را میتوان به گونههای مختلف بیان کرد، به نحوی که شنونده، معانی متفاوت در ذهنش ایجاد شود؛ مثلاً جمله ساده (بچه کجایی؟) را میتوان با لحنهای متفاوت گفت و شنونده، معانی؛ تهدید، کنجکاوی، حسادت، ثبت اطلاعات، ترس، تعجّب، یا حتّی عشق و علاقه را برداشت کند.
بنابراین حرکات و سکنات انسانها، گاهی زبان دار است. حالا آیا ما اجازه داریم به هر لحنی که دلخواهمان بود، حرف بزنیم؟ حتّی اگر موجب منحرف کردن طرف مقابل باشد؟ اسلام چنین اجازهای به ما داده است یا خیر؟
خدا در سوره احزاب، آیه 32 تکلیف را به صراحت کامل مشخص کرده و میفرماید: إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند.
سیاق قرآن کریم اینگونه نیست که در همه مسائل، اینگونه صریح سخن بگوید، امّا اینجا در نهایت صراحت و بلاغت، میفرماید مراقب لحن صحبت خودتان باشید تا این حفظ حیا و عفّت شما، مریض دلان (کسانی که شهوت خود را کنترل نکردهاند) را به طمع نیاندازد.
این یکی از اصول اساسی حفظ حیا در جامعه است، گاهی زنها و دخترها، به محض ورود به یک فضای متفاوت، لحن صحبتشان تغییر میکند؛ سعی میکنند به نوعی صدایشان را جذّابتر کنند، قطعاً آنچه مدّنظر خدا و قرآن است، این نیست، باید حواسمان باشد.
منبع: www.tasdid.mihanblog.com
طبقه بندی: حجاب، مریض، آدم مریض، عفاف، حیا، عفّت، حجب و حیا، با حجاب، زن بی حجاب، بی حجابی، بد حجابی، بدحجابی، رفتار عفیفانه، گنجی